2- پس از گذشت1 ماه تاثیر آموزش ارتقاء هوش هیجانی بر کاهش وابستگی به فیس بوک تداوم خواهد داشت.
ابزارهای اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه هوش هیجانی بار–انو پرسشنامهی وابستگی به فیس بوک است.
گروه نمونه شامل دانش آموزان دبیرستان دخترانه تهران است .
این تحقیق از نوه همبستگی میباشد و بر اساس فرضیهها و با بهره گرفتن از روش رگرسیون این نتایج به دست آمده است.
آموزش ارتقاء هوش هیجانی موجب کاهش وابستگی دانش آموزان دبیرستانی به فیس بوک میشود.
2- پس از گذشت1ماه تاثیر آموزش ارتقاء هوش هیجانی بر کاهش وابستگی به فیس بوک تداوم خواهد داشت.
1-1 مقدمه
از مهمترین ویژگیهای فضای مجازی گسترش اهمیت فرد و حیطه خصوصی در برابر جمع و حوزه عمومیاست. افراد در فضای مجازی در عین حال که میتوانند در گروههای مختلف حضور داشته باشند؛ میتوانند خود را جدا از دیگران و تنها نیز حس کنند. نبود مراتب قدرت در فضای مجازی باعث میشود، فردیت افراد در جمع حل نشود. در جهان واقعی قدرت انتخاب افراد، همواره تحت تأثیر عوامیچون جبر مکان، زمان، فرهنگ، حکومت و . محدود بوده است. اما در جهان مجازی این مرزها وجود ندارد و افراد در مقیاس جهانی میتوانند دست به انتخاب بزنند (مرتضی نورمحمدی، 1388).
بخشی از این تضاد در این است که بعضی اعتقاد دارند که فقط موادی که وارد بدن میشود میتواند به عنوان اعتیاد قلمداد شود و این اصطلاح باید در زمینه داروها مورد استفاده قرار گیرد. برای اختلال، سبب شناسی ضرورتی ندارد. بنابراین این اختلال میتواند کارکرد شناختی ، رفتاری و عاطفی یک فرد بهنجار را تحت تأثیر قرار دهد و بدین جهت نیز رفتار در محدوده بهنجار قرار دارد (جاشوا،1999).
وابستگی به اینترنت به عنوان »وابستگی رفتاری «مانند وابستگی به قمار، پرخوری، تماشای اجباری تلویزیون و مانند آن مدنظر گرفته میشود. در اینجا فرد نه به مواد بلکه به آنچه که در رایانه انجام میدهد یا به احساسی که در هنگام انجام آن به او دست میدهد وابسته میشود (ساسمن و تاسیون ،2002 به نقل از جدیدی 1385).
اورزاک (2005) وابستگی به اینترنت را به عنوان اختلال در نظر میگیرد. نوعی اختلال که مردم در آن صفحه رایانه را جذابتر از واقعیت زندگی روزمره میبینند. به نظر او هر کسی که رایانه دارد در معرض وابستگی است اما افرادی که خجالتی، افسرده، تنها و بی حوصله هستند یا آنهایی که ازیک اعتیاد دیگر بهبودی مییابند،آسیب پذیری بیشتری دارند.وابستگی به تکنولوژی به طور عملیاتی میتواند به عنوان وابستگی غیر شیمیایی (رفتاری) که شامل انسان و دستگاه است تعریف شود. این اعتیاد ممکن است انفعالی (مثلاً تلویزیون) یا فعال (بازیهای رایانه ای) باشد و معمولاً جنبههای القاء کننده و تقویت کنندهای دارد که ممکن است به افزایش تمایل وابستگی کمک نماید (آرتز و همکاران ،2002).
فرضیهای جدید میگوید ، احتمال دارد که هم در عادت به مواد و هم در عادت به غیرمواد، یک واکنش شیمیایی وجود داشته باشد. اعتیاد به رسانههای الکترونیکی نوعی اختلال کنترل تکانه است که به استفاده بیش از حد از رسانه الکترونیکی به نحوی اطلاق میگردد که سایر فعالیتهای اجتماعی فرد را تحت الشعاع قرار داده و به افت عملکرد وی در حوزههای مختلف شغلی – علمی-اجتماعی- حرفه ای-خانوادگی اقتصادی-روانشناختی میشود.تا انجا که باعث نادیده انگاشتن روابط در دنیای واقعی مثل دوستان و خانواده میگردد.(حق شناس،۱۳۸۵)
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***